سلام.دیروز به یک کلاس داستان نویسی در فرهنگسرای تفکر رفتم. آقای علیرضا اخلاقی استاد کلاس بود.و افرادی که در کلاس حضور داشتند تنها هفت نفر بود.و این نشان می دهد که چه قدر دامنه ی علاقه به داستان نویسی در میان مردم زیاد است!سر کلاس من نکات رو یادداشت برداری کردم و امروز آن ها رو به صورت کاملا توضیحی نوشتم.برای اینکه تا این حد علاقه به داستان نویسی مشاهده می شود این مطالب رو در وبلاگ قرار می دهم.مطمئنا مطالبی که در جلسه های بعدی نیز یادداشت برداری می کنم و به همین صورت می نوسیم بر روی وبلاگ قرار خواهم داد.
نوشتن و مهارت یافتن در آن وابسته به افزایش مهارت در دو مورد می باشد: یکی پیاده کردن ذهنیات نویسنده بر روی کاغذ و دیگری پرورش موضوع.
برای آنکه یک نویسنده هر چه بهتر تراوشات ذهن خود را بر روی کاغذ پیاده کند باید به دو تمرین مبادرت جوید.یکی خواندن و دیگری نوشتن.ما هر چه بیشتر رمان ، داستان و نوشته های مختلف را بخوانیم و هر چه بیشتر به کار نوشتن مشغول باشیم بهتر می توانیم بنویسیم.
مورد دوم برای افزایش مهارت در نویسندگی پرورش موضوع است.آنکه نویسنده موضوع داستانی مورد نظر خود را به بهترین شیوه بر کاغذ پیاده کند از هنر پرورش موضوع بیشتری برخوردار است.هدف از تمام کلاس های نویسندگی و دوره های آموزشی نیز افزایش مهارت در این زمینه می باشد.
هنرمند کسی است که احساسات و تراوشات درون و ذهن خود را به وسیله ی هنر خویش به اثر هنری تبدیل می کند.این اثر برای یک نقاش تابلو یا پرتره ی اوست.برای یک عکاس عکس او،برای یک نوازنده موسیقی و برای یک نویسنده داستان اوست.در حقیقت نویسنده هنرمندی است که ذهنیات خود را با استفاده از ابزار زبان بر کاغذ به نمایش می گذارد. و کسب هنرنویسندگی هم مانند هر هنر دیگر نیاز به کسب فنون و مهارت های خاص خود را دارد.
نکته ی شایان ذکر دیگر آن است که هیچ وقت خود را پای بند به سبک ها ومکتب ها نکنیم.تنها سعی ما بر این باشد که ذهنیات خود را بر کاغذ بیاوریم.نیازی نیست که پیروچه مکتبی باشیم یا بر اساس چه قالبی بنویسیم.آیا داستان بنویسیم یا فیلم نامه؟ شعر یا قطعه ی ادبی؟ مقاله یا گزارش؟انتخاب نوع نوشته تنها به خود فرد بستگی دارد .هر موضوع که از ذهن ما می گذرد قالب خاص خود را به فرد تحمیل می کند یا به بیانی دیگر هر موضوع استعداد تبدیل شدن به قالب خاص خود را دارد.
در پایان این موضوع را فراموش نکنیم که کارها و آثار خود را به دیگران بدهیم و از آن ها بخواهیم که نوشته های ما را نقد کنند. در مورد آن با ما بحث کنند.و در نوشته های بعدی خود از نقد ها و نظرات دیگران استفاده کنیم.
پیش از آنکه به بحث آموزشی نویسندگی بپردازیم چند نکته ی زیر را رعایت کنیم:
1- کاغذ و قلم جزء لاینفک یک نویسنده است .در هر مکان و زمانی که ایده یا موضوع جدیدی به ذهن نویسنده می رسد باید وسیله ی ثبتی در اختیار او قرار داشته باشد.
2- همیشه سعی کنیم داستان های خود را به صورت خوانا در اختیار دیگران بگذاریم.امروزه اکثر نویسندگان جهان کاغذ و قلم را رها کرده اند و به سوی دستگاه های تایپ و کامپیوتر خود رو آورده اند.با این حال اگر هنوز علاقه به کاغذ و قلم را در درونمان حس می کنیم سعی کنیم بر کاغذ های بدون خط بنویسیم.کاغذ هایی که با عنوان A4 شناخته می شوند برای این کار مناسب است.سعی کنیم همیشه دو سانتیمتر از سمت راست ،یک سانتیمتر از سمت چپ و دو سانتیمتر از بالا و پایین سفید باقی بماند.نگارش داستان به این فرم و شکل باعث تاثیر مثبت بر مخاطب می شود.
3- اصول علامت گزاری و نگارش را از منابع آموزشی فرا بگیریم.
4- در صفحه ی نخست آثارمان همیشه نام خود ، نام اثر و تاریخ نگارش را به صورت واضح درج نماییم.
5- قبل از آنکه به کار نوشتن بپردازیم باید لحن نوشتاری خود را در داستان مشخص نماییم.آیا می خواهیم با لحن عامیانه بنویسیم یا رسمی ؟ با لحن طنز یا خشک؟ و پس از آن که لحن خود را انتخاب کردیم در طول نوشتار و داستان به آن لحن پای بند باشیم و از محدوده ی آن خارج نشویم.به گونه ای نباشد که گاهی زبان داستان بر محور عامیانه بچرخد و گاهی داستان به صورت خشک و رسمی نوشته شود.
6- اگر قصد ما نوشتن داستانی به صورت عامیانه است باید به نکته ای توجه داشته باشیم.عامیانه نویسی را می توان به دو گونه تعبیر کرد.یکی آنکه با لحن عامیانه و مردمی نوشت و دیگر آن که نگارش عامیانه را در داستان به کار برد.با لحن عامیانه نوشتن در حقیقت به معنای ساده نویسی است.اینکه در نوشته از واژگان ساده و غیر متکلف استفاده کنیم.اما واژگان نوشتار به صورت شکسته نوشته نشوند. در حالی که نگارش عامیانه به معنای شکسته نویسی است.در حقیقت تمام آنچه که با زبان تلفظ می شود بر کاغذ نوشته شود.برای مثال جمله ی " سعید به خانه می رود و به مهدی تلفن می زند" با لحن عامیانه نوشته شده است در صورتی که جمله ی "سعید به خونه می ره و به مهدی تلفن می زنه" با نگارش عامیانه نوشته شده.بهتر است سعی کنیم که اگر می خواهیم ساده بنویسیم از لحن عامیانه در نوشته هایمان استفاده کنیم و نه نگارش عامیانه.البته برای نقل قول مستقیم در نوشته هایمان می توانیم تمایز قائل شویم.
برای نگارش یک داستان باید به چهار عامل زیر توجه داشته باشیم:
1- موضوع (طرح اولیه)
2- طراحی شخصیت
3- خلق ماجرا
4- درام
در اینجا کمی در مورد شخصیت صحبت می کنیم؛ پیش از آنکه داستان را بر کاغذ بیاوریم باید بدانیم که چه افرادی قصد ایجاد ماجرا برای آن را دارند.این افراد هر یک چه شخصیتی دارند.ما باید ابعاد شخصیتی آن ها را نزد خود تحلیل کنیم .در اکثر داستان ها افراد در دو نوع شخصیت جلوه پیدا می کنند.شخصیت مثبت و شخصیت منفی.جدال میان این دو شخصیت در طول داستان ایجاد ماجرا می کند.
|